.
چهارشنبه, ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، ۱۲:۳۰ ب.ظ
اگه یه کم اشتباهات همدیگه رو
تحمل می‌کردیم ،
کمتر احساس تنهایی می‌کردیم.
ماه زده
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
ندیدم آینه ای چون لباس خاکی ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی ها
به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده ست حاصل آنان ز سینه چاکی ها
دلیل غربت شان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن ها نه بی پلاکی ها
به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
زمین چقدر حقیر ست آی خاکی ها.....
محمدجواد شرافت
طبقه بندی موضوعی
-
حرفِ سیاسی
(۰) -
شما که غریبه نیستید
(۰) -
کافه دیالوگ(تسلی بخش هایی از فلسفه)
(۰) -
دست خدا در آستین شما
(۲) -
نقد دانشگاه
(۰) -
الگوی سوم زن
(۰) -
🌷
(۰)
بایگانی
- خرداد ۱۴۰۴ (۱۰)
- فروردين ۱۴۰۴ (۱)
- بهمن ۱۴۰۳ (۱)
- اسفند ۱۴۰۱ (۲)
آخرین مطالب
- ۰۴/۰۳/۲۴۲:۰۰
- ۰۴/۰۳/۲۲موقعیت:
- ۰۴/۰۳/۲۱کشتی مادلین ربوده شد💔
- ۰۴/۰۳/۲۰پشتیبان گیری
- ۰۴/۰۳/۱۹اصلا طبیعی نیست...
- ۰۴/۰۳/۱۸سوسک!🪳🍏
- ۰۴/۰۳/۱۶جامعه مدنی
- ۰۴/۰۳/۱۶عشق ابدی
- ۰۴/۰۳/۱۵اولین حجابِ راه خمینی، منیّت است...
- ۰۴/۰۳/۱۵.
پیوندهای روزانه
پیوندها
- آبزیستان
- فیزیک و سیاست
- فلسفه علم و عرفان
- طراحی تصاویر مذهبی
- عکس گرافیکی شهدا
- شیعه گرافیک
- پوستر دفاع مقدس
- اسباب بازی🎁⚽️🎀
- ادبیات
- عکسنوشته شهدا
- سلام های قرآنی
- روایاتی از زندگی شهدا
- شعر صلوات
- مزگت
- ستاره بانو
- ماجده
- شاگرد بنا
- Almir
- مرآت
- یک مسلمان یاغی
- بسم الله الرحمن الرحیم
- آیات غمزه
- شاگرد خیاط
- قالب وبلاگ عرفان
- فهیمه
- آخرین شعر آبی
- سر باز
- سید
- گلیاس
- صندوق بیان
پاسخ:
الینا جانم سلام
الینا جانم سلام
اینکه می گی در محدوده عقل درسته... نه در محدوده عشق...
امروز هم سالگرد ارتحال امام(رحمة الله علیه) هست...
مفهوم محوری در عرفان امام خمینی عشق‌ه الینا...
در دایره عشق حرف از تو با من اینطور کردی ، من با تا اون طور نیست...
دیدی خدا چطوری می بخشه؟
غفران یعنی همین...
یعنی نمی گه دیدم ولی بخشیدمت
می گه کو گناهت؟ کجاست؟ ندیدم اصلا گناه کرده باشی بنده‌ی ی من :) !
ذات بخشیدن و طبقه بندی کردن آدما یه مرحله است...
ولی این مرحله اوله تازه
مرحله نهایی می دونی کجاست؟
اونجایی که شمر نشسته بود رو سینه ی امام حسین(ع)
علی اکبر امام
علی اصغر امام
اباالفضل امام
قاسمِ امام
همه ی یاران امام شهید شده بودن...
خیمه ها در معرض تعدی بود...
خانم زینب کبری(س) از بالای تل زینبیه داشت می دید...
اینجا امام حسین(ع) چی گفتن به شمر ؟ :)
گفتن من که با این همه جرحات آخر از دنیا می رم
اگه از رو سینه ی من بلند شی و ننگ کشتن من رو برای خودت نخری شفاعت می کنم :)).....
خلاصه که ...
در وادی عشق و ....
این داستانا :)
۱۵ خرداد ۰۴ ، ۱۷:۵۶
الینا تیزرو
الینا تیزرو
بله بله موافقم در بحث عشق واقعا درست گفتید
قبول دارم صحبتت رو تو بخشیدن در وادی عشق آدم اصلا به چشم نمیاره
مثال قشنگی زدین:)
پاسخ:
چشماتون قشنگ می بینه :)
چشماتون قشنگ می بینه :)
بخشش واقعا دل بزرگی میخواد و خیلی خوبه
اما واسه هر آدمی میگم ببخش و گذشت کن اما تو دایره زندگیت مرز بندیش کن