ماه زده

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

ماه زده

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

ماه زده

ندیدم آینه ای چون لباس خاکی ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی ها

به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده ست حاصل آنان ز سینه چاکی ها
 
دلیل غربت شان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن ها نه بی پلاکی ها

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
زمین چقدر حقیر ست آی خاکی ها.....


محمدجواد شرافت

آخرین مطالب
  • ۰۴/۰۳/۱۵
    .
پیوندهای روزانه

موقعیت:

چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۳۷ ق.ظ

تو پشت در کافه گریه می کنی و من پشت در ناحیه بسیج دانشجویی 

 

تو گریه کردنت رو متوقف می کنی چون ریملت گرونه و من متوقف می کنم چون توی کوله پشتیم دستمال کاغذی پیدا نمی کنم

 

ما مثل هم نیستیم

 

ولی...

 

ما توی یه چیز مثل همیم

 

توی تنها بودن 

 

پس تو دوست خوب من هستی!🤝

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴/۰۳/۲۲
هیپنو تیک

نظرات  (۱۴)

۲۲ خرداد ۰۴ ، ۰۸:۳۸ 💕 پسر خوب 💕

مقصد یکیه ولی ممکنه راه چندتا باشه

چرا تو اینقدر موقع گریه کردن هم بانمکی؟

پاسخ:
چون که ... شما

لطف دارید :)
۲۲ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۰۶ اقای ‌ میم

اون اوایل که با وبتون آشنا شده بودم اصلا احساس نمیکردم اهل بسیج باشید

پاسخ:
جدا؟ :)

بسیج پر از آدم هاییه که بهشون نمی خوره بسیجی باشن

چون کاملا روحیه تحولی داره و خود واقعیش شبیه چیزی که تصورمون ازشه نیست
۲۲ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۰۲ یاسمن گلی :)

چرا گریههه عزیزم؟؟

پاسخ:
اولا که... وبلاگ گم کردید 🥲😍

خیلی خوش آمدید به وبلاگ ما بعد از مدت ها 
۲۲ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۴۳ الینا تیزرو

گاهی تفاوت ها باعث نمیشه همدلی وهمدردی نکنیم 😊

پاسخ:
بله بله :)
دقیقااااا

اونی که ریمل گرون میزنه، به قیمتش فکر نمیکنه

فقط اونی که باعث گریش شده رو بهش فکر میکنه

پس شماها مثل هم نیستین، فقط ادای مثل هم بودن رو در میارین...

پاسخ:
شاید منم به کسی که باعث گریه‌ام شده فکر می کنم
تو از کجا می دونی؟
۲۲ خرداد ۰۴ ، ۱۵:۴۷ زری シ‌‌‌

چه همیشه ناشناس های جناجالی داری 😂😭

پاسخ:
احساس می کنم یه نفر هست که کلا حال نمی کنه باهام🤣🗿
۲۲ خرداد ۰۴ ، ۱۶:۵۰ اقای ‌ میم

شاید یه بار برم داخلش تا ببینم خود واقعیش چه جوریه؟

پاسخ:
امیدوارم خیلی زود تجربش کنید 
۲۲ خرداد ۰۴ ، ۱۷:۴۰ الینا تیزرو

ممنون از تاییدت🥰

ناشناسات همیشه از باعث خنده من میشن😂:)

پاسخ:
خواهش می کنم. وظیفه بود 🤝🤣

اگه گریه کسی رو در نیاریم، گریمون رو در نمیارن

پاسخ:
مطمئنم خودت خلافش رو تا حالا تو زندگیت تجربه کردی.... :)

کاش حوصله بحث داشتم. ولی همینو بدون هر چیزی بالاخره از یه جایی شروع میشه

عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده

حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت

 

گفتا که «کرا کشتی تا کشته شدی زار؟

تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت!»

 

انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس

تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت

 

بگرد ببین کجا حواست نبوده گریه کسی رو در آوردی، همونجاس جایی که باید واقعا گریه کنی...

پاسخ:
بله امکانش هست اینطور باشه....💔💔

ممنون از یادآوریت
۲۲ خرداد ۰۴ ، ۲۰:۴۵ الینا تیزرو

😂😁

۲۳ خرداد ۰۴ ، ۰۸:۳۲ ღ*•.¸ســـــــائِلُ الزَّهــــرا¸.•*´ღ

نکنه این ناشناسا همشون یه نفرن؟ 

همه جاهم هستن:))

چند سالی که بسیجی بودم خاطره های خیلی خیلی خوبی داشت. از بعد از کرونا دیگه رنگ بسیجو ندیدم. راستش نمیخوامم ببینم چون میترسم تمام اون خاطره های خوب برام خراب بشن. 
دوستام که پاشون از هییت بریده نمیشد جدیدا توی هییت با آدم هایی برخورد داشتن که باعث شده امروز رفیق من بگه دیگه اون هییتی که میرفتم نمیرم...:(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">