ماه زده

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

ماه زده

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

ماه زده

ندیدم آینه ای چون لباس خاکی ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی ها

به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده ست حاصل آنان ز سینه چاکی ها
 
دلیل غربت شان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن ها نه بی پلاکی ها

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
زمین چقدر حقیر ست آی خاکی ها.....


محمدجواد شرافت

پیوندهای روزانه

۱۷ مطلب در خرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

سوال ۱) بچه ها می دونید چطور میشه از نوشته ها پشتیبان گرفت؟

بخش پشتیبان گیری بیان غیر فعال شده

 

 

سوال ۲) به نظرتون ممکنه بیان بپره؟

اون هایی که چند سال مطلب نوشتن چطور بیان دونه دونه مطالبشون رو منتقل کنن به ورد؟ راه دیگه ای نیست؟ 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۴ ، ۱۵:۵۱
هیپنو تیک

تغییر موضع وحید هروآبادی و مریم جعفری آذرمانی 

از سرودن اشعار ضد آمریکایی در شهرستان ادب تا پناهندگی و خلع لباس و حمایت از LGBT ها اصلا طبیعی نیست.....

 

 

+ آیا کم کاری ما بوده که از دوستِ واقعی دشمن ساختیم؟

یا تلاش دشمن بوده که از دشمنِ واقعی دوست برامون ساخت؟

 

یا هر دو؟

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۰۴ ، ۱۳:۳۸
هیپنو تیک

امروز رفتم دفتر بسیج که نشریه بردارم

 

دیدم تعدادی از بچه ها دارن درباره ایده پردازی برای تولید محتوا فکر می کنن

 

گفتم تا اینجا هستم اگه خواستید درباره جلستون توضیح بدید و از ظرفیتم استفاده کنید برای ایده گرفتن😎

 

که دیدم یه دستمال کاغذی مچاله بهم دادن و گفتن اینجا یه سوسک بود ، گرفتیمش اگه می خوای از ظرفیتت استفاده بشه برو این رو پایین رها کن. 

 

این یکی از قشنگ ترین اتفاق هایی بود که در این نزدیک به ۳ سال اینجا بودنم رخ داد....

 

خدایا به اندازه ی آزاد کردن یه سوسک اسم ما رو گوشه ی دفتر لشکر مخلصت بنویس.....

 

 

 

+ سوسک خوشبختانه زنده بود و بلافاصله بعد از بیرون اومدن از دستمال کاغذی پرواز کرد و رفت.🍏🌿💫🪳

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۲:۱۲
هیپنو تیک

واقعا عجیبه و شاید باورتون نشه ، اما خونه ما نمونه کوچیکی از یه جامعه مدنیه.... روزنامه ها در موردت خبر می زنن ، جو رسانه ای علیهت شکل می گیره، روابط بین المللیت دستخوش تغییر میشه ، استیضاح می شی و دفاع پذیرفته نمیشه و برکنار می شی...

 

این ها که می گم شوخی نیست... واقعا همینطوره

 

مثلا اخیرا یه جوی علیهم شکل گرفته توی خونه که با همه چیز مخالفم.  افراد خانواده یه چیزی می گن(من چون غالبا حواس پرتم طول می کشه تا ذهنم رو جمع کنم و جواب بدم) بعد در این فاصله می گن نمی خوای چیزی بگی باهامون مخالفت کنی مثلا؟؟🗿 بعد می گن چرا یه طوری نگاه می کنی انگار حرفمون بی حاصله؟؟ هوم؟ (من فقط داشتم load می شدم)

 

یا مثلا گاهی جو در موردم ایجاد میشه که افراطی ام...

 

یا مثلا جو ایجاد میشه که پطروسم(پطروس فداکار) و باید از برق کشیده بشم🤣🤣

 

یعنی همون تبیین هایی که باید بیرون خونه پیاده کنم و از مخاطب شناسی استفاده کنم تا نگرش ها به یه چیزی عوض بشه باید تو خونه هم روشهای مشابهش رو به کار بگیرم تا برچسب ها از روی خودم و خط فکریمون(این خط فکری مال من نیست، مال ماست) کنار بره...

 

 

فقط چیزی که در این جنگ بی پایان شبانه روزی نمی فهمم اینه که اون بیرون نیرو های دشمن آتیش رسانه ای و شناختی می ریزن... اما توی خونمون چی؟ چی باعث میشه جوی بر علیهم شکل بگیره؟ انگار که خودم باعثش می شم...

 

انگار که هر ماده ای پاد ماده خودش رو هم تولید می کنه. انگار که....

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۴ ، ۲۳:۵۷
هیپنو تیک

قسمت اول عشق ابدی علی رغم اینکه سازنده برنامه ۵ تا دختر رو در کمال تحقیر ردیف کرده تا یه پسر بیاد و انتخابشون کنه... "علی" پسری که قرار بود انتخاب کنه ، وقتی پرستو صالحی بهش گفت علی جان ۵ تا خانم خوشگل رد به روت ایستادن یکی رو انتخاب کن، گفت:" برام باعث افتخاره، همشون خوبن،  همشون گلن. همین که هم‌وطن های عزیزم رو اینجا می بینم عالیه. همین برام کافیه..." 

پرستو صالحی:"حس واقعیت چیه؟"

علی:"حس واقعیم اینه که همشون خفنن."

 

فیلم رو همینجا استپ کردم و اومدم اینجا بنویسم اگرچه کل ماجرا تحقیر آمیز بود ولی پسر ایرانی علی رغم همه ی حرص دادن هاش همچنان شریفه........

 

 

بعدا نوشت: انتخاب با خانما بود نه با پسره. چون من معمولا دقیق نمی بینم این چیزا رو نفهمیدم🗿

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۴ ، ۰۰:۰۸
هیپنو تیک

ادای دین ناچیزی به روح پر فتوح امام روح الله(ره) 🇵🇸❤🖤🤍💚

 

imna.ir/x9rgh

 

به نقل از : پورتال جامع امام خمینی(ره)

 

 

پانوشته: در مکتب خمینی تنها راه عشق است! راه دومی نیست.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۰۴ ، ۱۹:۰۵
هیپنو تیک

.

اگه یه کم اشتباهات همدیگه رو
تحمل می‌کردیم ،
کمتر احساس تنهایی می‌کردیم.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۰۴ ، ۱۲:۳۰
هیپنو تیک